عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Wednesday, July 18, 2007

٭ 
دلم را به آن چه که داشته ام خوش میکنم.. به آن شبی که راه راههای آبی لابلای تیرگی شب خودشان را نشان دادند.. به شبهایی که میان آن همه شلوغی روبرویت نشستم.. به شبهایی که آنقدر از هم متفاوت بودند که آقای مهربان آن کافه هم تشابه شان را پیدا نکرد.. به مسیرهای کوتاه شبانه و صبح بخیرهای هر از گاهی...
میگویی چیزی نگو و من سکوت میکنم.. اما بگذار فکر کنم که فردایی هست.. مثل همه شبهایی که دستهایت را توی جیبهایت گذاشتی... شالت را روی دهانت کشیدی.. سرت را توی یقه ات فروبردی و من نگاه میکردم که چطور آرام آرام دور میشوی.


Download




........................................................................................

[Powered by Blogger]