عرايض | ||
|
Monday, November 20, 2006
٭ المثني:
پيدايش شده و دليل ميآورد و برايم توضيح ميدهد: يا يادآوري گذشته است كه رونوشت برابر اصل خاطرات به يادماندنيام است، يا امكان حال و برنامه آينده است كه گفتنش به حساب و كتاب شدني است و ردخور ندارد. لابلايش كم نميگذارد از هر چيزي كه ميداند خيلي وقت است دلتنگش هستم. عاقبت زل ميزند به چشمهايم و ميگويد: بازم دوستيم ديگر؟ مثل قديمها... چشمهايم را ميدزدم و رويم را به سوي ديگري برميگردانم.. دوست دارم بفهمد كه دل آدم المثني ندارد. خاطرهاش را توي ذهنم بايگاني ميكنم، مهر تمام شد ميزنم رويش و ميگويم: دوست كه اييي ... يك سلام و عليكي ميكنيم... عرض شد در ساعت 7:31 PM  |  ........................................................................................
Thursday, November 09, 2006
........................................................................................ |