عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Tuesday, January 03, 2006

٭ 
از کارایی که قراره یه دفعه انجام بشن تجربه خوبی ندارم
------------
این چراغ برای تو روشن بود که اونم امشب خاموش میکنم
------------
اینم نصفه است، اما حس تکمیل کردنشو الان دیگه ندارم. همینجوری نصفه و بیربط بمونه

ز حد بگذشت درد آشنایی ... خداوندا! خداوندا! جدایی
نمیدانم کجا سر زد گناهی ... عذابی ماند و این بی انتهایی
چنان بگرفته در من مشکلاتش ... که افتادم به سیر قهقرایی
کجا رفت آن خیال و خواب راحت؟ ... که ما را اینچنین کرده هوایی
گرفت آسایش و آرامش از من ... چو گنجی کو ستاندش از گدایی
...



........................................................................................

[Powered by Blogger]