عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Wednesday, May 05, 2004

٭ 
تئوری توطئه!
درسهايی که در مدرسه به ما آموختند چند دسته بودند:
يک دسته هندسه و جبر و رياضی بودند و امثال اينها.. قضيه و قاعده ای بهمان ميگفتند و سرمان گرم ميشد به همانها.. بعد امتحانمان ميکردند که چقدر بلدیم از آنها استفاده کنيم.. شروع را برايمان مشخص ميکردند و خاتمه بايد برای همه مان يکسان مي بود. اولويت و ترتیب استفاده از قواعد را ميگذاشتند بعهده خودمان..
دسته ديگر فيزیک و شيمی و امثال اينها.. اينها به نظرم مشابه همان دسته قبلی اند.. اسم قواعد را ميگذاشتند تئوری و جا را باز ميگذاشتند که شايد سالهای ديگری که از عمرمان بگذرد کسی پيدا شود و تئوری جديدی بدهد و قبلی ها را بفرستد که توی کتابها خاک بخورند.. مابقی درست همان بود.. شروع از جايی که ميگفتند و ختم به يک جا از هر راهی که تئوری ها تاييد ميکردند..
يک دسته ديگر داشتيم از تاريخ و جغرافی و دينی و اين قبيل.. هر چيزی که دوست داشتند به ما ميگفتند و ما مي پذيرفتيم و بعد امتحانمان ميکردند که چقدر از چيزی که به خوردمان داده اند را ميتوانند ازمان پس بگيرند..
لابلای تمام اين درسها و امتحانها دو تا امتحان داشتيم که يک جورهايی متفاوت بودند از بقيه.. يکی املا بود.. املا که مينوشتی بايد همه چيز را همانگونه مينوشتی که به تو ديکته ميکنند.. يعنی به اندازه يک واو هم اجازه نداشتی در چيزی که به تو ديکته ميکنند دست ببری. ديگری انشا بود. انشا را آزاد بودی.. موضوع را که به تو ميگفتند ميتوانستی هر چيزی را دوست داری بنويسی.. محدوده اش را خودت تعيين ميکردی.. کم و زيادش.. عمق و سطحش .. همه بستگی به خود تو داشت..
املا و انشا از درسهايی بود که خيلی جدی نميگرفتيم.. در حالی که بزرگترين آموزش اجتماعی در آن ها نهفته است! در امتحان های همزمان املا و انشا! انشا را کنار املا امتحان ميگيرند که يک وقت احساس نکنيم هر کاری بخواهيم ميتوانيم بکنيم.. بلکه حواسمان باشد که هنوز ديگرانی هستند که به ما ديکته ميکنند.. که اگر هوس آزادی کردی، حواست به ديکتاتورها باشد!



........................................................................................

[Powered by Blogger]