عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Friday, February 13, 2004

٭ 



ديدی که حرفهای دلم باز دفن شد
در پشت خش خش برگ و صدای رود

جايی که خنده به لب نقش بسته بود
با ياد تو ولی دل من گريه مينمود

ديدی که غرش دريا و موج بحر
اطرافيان مرا غرق خود نمود

اما خودش ز تحير به گوشه ای
بر موجهای دلم سجده کرده بود

وقتی که نيستی چه تفاوت برای من
دارند کوه و آتش و دريا و رود و دود؟



















........................................................................................

[Powered by Blogger]