![]() | ||
|
Tuesday, March 11, 2003
٭ جسارتاً! اين نوشته نه برای رد است و نه برای تاييد. يک مشت سئوال بی پاسخ مانده يک ذهن آشفته بهم ريخته است که هرچه بيشتر دنبال حقيقت دويده انگار از آن دورتر شده است. هرچند که پراکندگی افکار و فزونی دلايل رد و اثبات اين تناقضات، اجازه نمی دهد که انسجامی در اين سطور پيدا کنيد، و هر چند که معلوم نيست رد و اثبات و دليل، تاثيری بر دوست داشتن و دوست نداشتن بگذارد. لُب کلام اينکه اين چند خط نه ميخواهد به ازدواج دعوت کند و نه از آن برحذر دارد. برای قضاوت های سياه و سفيد آن را نخوانيد.
بگذريم از اينکه "بی توقع" و "بی درخواست" است ولی "برای لذت بخشيدن" و "لذت بردن"، گير من سر اينجای قضيه است: "اين دوست داشتن يکبار اتفاق ميفتد و وقتی افتاد برای هميشه". "تا ابد جاريست در دلت". پس چطور ازدواج ميتواند اين دوست داشتنِ ابدیِ يکبار برای هميشه را تبديل کند به يک "عادت تلخ" و "اجبار ناگزير"؟ يعنی اگر کسی را همانطور که خودت ميگويی دوست داشتی و با او ازدواج کردی، آن واقعيت تکرار ناپذير را مبدل به يک عادت کرده ای؟ اين چه دوست داشتنی است؟ چه دوست داشتنی است که دوامش در گرویِ نبودن يا حداقل کم بودن دوست است؟ اين چيزی است که من جوابی برايش نشنيده ام. اما... اين بحث ديگريست که "در زير يوغ ازدواج" چه ميتوان بدست آورد؟ به گمانم ميتوانی دوست بداری در عين اينکه همسر نيستی و ميتوانی دوست نداشته باشی در حاليکه همسری. کما اينکه ميتوانی دوست بداری و در عين حال همسر باشی. پس چه رابطه ای است بين دوست داشتن و همسر بودن؟ هيچ! فقط توقع عموم اين است که همسران همديگر را دوست داشته باشند. چرا؟ چون زندگی بدون دوست داشتن زندگی نمي شود. می شود جهنمِ تحمل و عادت و اين جهنم دنباله آن فرار از تنهايی است. با ديگری به جهنم ميروی تا تنها نباشی. ازدواج اين دوستی نيست. مرتبط به اين دوستی هم نيست. پس نميتوان انتظار داشت که حاصل آن ازدواج، اين دوست داشتن باشد. اين دوست داشتن محصول عوامل ديگری است. "ريشه دار" است. "سالها بايد بگذرد تا زلالي روح بيايد و بعد انسان را پر کند". من دوست داشتن بلد نيستم و ازدواج هم نکرده ام. اما تو که طعم آن دوست داشتن را حس کرده ای، تو که آن لذت بی بديل را چشيده ای، به من بگو که آن ريشه ها چيست و در کجاست؟ شايد روزی آن ها را يافتم و تصميم گرفتم همانجا ازدواج کنم. عرض شد در ساعت 11:21 PM  |  ........................................................................................ |