عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Wednesday, December 04, 2002

٭ 
اي روزگــــار!
سفره را روی زمين انداختيم که جا بيشتر باشد. نشستند... آن گوشه ای که خواهر ها بودند شکل ديگری بود. چهار نفر ... چهار جفت پا که دراز شده بودند... چهار جفت زانو که ديگر اينقدری ازشان نمانده ... چهار تا کمر که دارد کم کم خم ميشود... و من که انگار بيخودی فکر ميکردم ساعات الافي کردنم اين روزها بيشتر ميشود... اگر اين فکر و خيال بگذارد.



........................................................................................

[Powered by Blogger]