![]() | ||
|
Thursday, December 19, 2002
٭ اعتماد:
يك جور حس خوبي هست. مثلاً وقتي... درد دلي را فقط به تو ميگويند، يا حتي وقتي تو را انتخاب ميكنند كه شريك كاريشان بشوي، يا حتي وقتي كسي مي آيد و از بين اين همه آدم تو را انتخاب ميكند براي اينكه پول قرض بگيرد. گذشته از حسي ناخوشايندي كه داري بابت اينكه نميتواني كاري انجام دهي، عرضه و سوادت كم است يا آهي در بساط نداري... آن حس مي آيد. شايد احساس مورد اعتماد واقع شدن... خيلي وقتها اين حس هست و خيلي وقتها با چيزهاي خيلي ساده مي آيد... مثلاً وقتي عكسي را به تو نشان ميدهند كه به ديگران نشان نميدهند، حتي اگر يك عكس معمولي باشد! عرض شد در ساعت 10:52 AM  |  ........................................................................................ |