عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Tuesday, November 05, 2002

٭ 
"اينقد روزا بياد که با هم نباشين." اين جمله از جملاتی است که در ذهن من نقش بسته است. 9-10 سال پيش بود که وقتی با يک از دوستانم ميخواستم سوار تاکسی شوم از فردی که در صندلی جلو نشسته بود خواستيم تا برای اينکه ما دو نفر کنار هم باشيم عقب بشيند. اين جمله يادگار آن فرد در ذهنم شده. از آن روز مدتها گذشته و من و آن دوستم هنوز با هم هستيم. اما اينقدر افرادی بوده اند که ديگر حتی اساميشان را به خاطر نياورده ام. تنها پا به دنيا ميگذاری. تنها از دنيا ميروی. در طول اين مسير تنها انتخاب ميکنی و تنها مسئول تک تک اعمال خودی. ايکاش اين تنهايی را هميشه در خاطرداشتم برای یوم يفر المرء من اخيه.



........................................................................................

[Powered by Blogger]