عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Tuesday, October 22, 2002

٭ 
اين مسأله قابل حل نيست. و هرگز نخواهد بود.ما هر چيز زيان آوري را مي پذيريم،چون راه ديگري نداريم .
آن شب ،بعد از رفتن تو، ادامه شب را بخاطر تو گريستم.
ميگذاريم چيزي كه بخشي از رابطه بين انسانهاي عادي و پرشور است، از كنار ما بگذرد.
نمي توانم به ياد بياورم، آيا آنچه رخ داد،تصادفي بود؟
اگر احساساتي و حساس نباشيم،مي توانيم آنچه را كه رخ داد، فراموش كنيم. اما...
به آنچه در طول {اين مدت} رخ داد،خواهم انديشيد ،چرا كه - همان گونه كه در زندگي هر كسي هست - بسيار مهم و بنيادي است.
و به اين نتيجه رسيدم كه تو و من،ديگر نبايد درباره اين موضوع صحبت كنيم، چون براي بيان هر احساس خود آزاد نيستيم.(!)

(بخشي از نامه ”جبران” به ”ماري هسكل”) - براي تو!



بنفشه



........................................................................................

[Powered by Blogger]