عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Wednesday, April 03, 2002

٭ 
داره بارون مياد. دو روزه که ميباره به چه قشنگی. بارونی که خيلی ها آرزوشو داشتن. اما من دلم نميخواد بباره. دومين سفری که تو عيد ميرفتم با ماشين تو جاده تصادف کردم. خيلی خوش شانس بودم که الان فقط به اندازه دو تا کف دست رو يه طرف ماشين رو دادم صافکاری کردن. اما نقاشی مونده و من نگران اينم که زير بارون بدنهء رنگ نشده زنگ نزنه (که البته زده). مسخره نيست که اينجوری بخوای بارون نباره؟ قديمتر بارون بيشتر ميباريد. تا همين چند سال پيش. چرا الان کمتر شده؟ چون مردم دوست ندارن بارون بياد؟ نميدونم چند تا پدر که نتونستن برا خانواده شون سرپناه مناسب فراهم کنن، چند تا مادر که نتونستن لباس گرم تن بچه هاشون کنن، چند تا بچه که کفش هاشون پر از آب ميشه بايد از خدا خواسته باشن که حالا اينقدر کمتر ميباره؟



........................................................................................

[Powered by Blogger]