| ||
|
Sunday, November 24, 2002
٭ روز خوبي بود. بقدر كفايت خوابيدم. كارهايم بخوبي انجام شد. همه چيز شبيه سابق بود. فقط ساختمانها جابجا شده بودند. آدمها در رفت و آمد بودند. دلم براي حال و هوايشان تنگ شده بود. تنها آن آدمهاي آبي پوش عجيب بودند كه مثل ستون اينجا و آنجا ايستاده بودند. درختها سبز بودند يا شايد من سبز ميديدمشان. روي آن سكو در سايه درخت نشستم. چه زود تمام شد، اما همه چيز خوب بود و بهتر از همه پر از رويا...
عرض شد در ساعت 10:49 PM  |  ........................................................................................ |