| ||
|
Friday, October 25, 2002
٭ هر دومان فارسی حرف ميزنيم. هر دومان فارسی مينويسيم. هر دومان فارسی ميخوانيم. هر دومان همديگر را کمی ميشناسيم. نه اينقدر که از جيک و پيک هم با خبر باشيم. اما هر دومان دوست داريم جيک و پيک آن يکی را بدانيم. و البته او چيزی از من نداند بهتر است. هر عمل آن يکی را هر جور دوست داشتيم معنا ميکنيم. هر دومان فکر ميکنيم خيلی با هم دوستيم پس حق داريم گير بدهيم به آن يکی. لابد داريم شوخی ميکنيم. از قضا هر دومان خيلی هم با مزه ايم و خيلی هم با هم نداريم. پس هر چه خواستيم ميتوانيم بگوييم. تازه به ديگران هم ميتوانيم بگوييم. چون ما همه مان با هم خيلی دوست و خيلی نداريم. پس همه مان بايد بدانيم که من فهميدم اوضاع از چه قرار است. هر دومان....
گاهی فکر ميکنم به اينکه چرا بعضی از جمعهای وبلاگی اينقدر با هم ميپرند که انگار پيش از اين دوستی نداشته اند يا دوستان وبلاگيشان با دوستان ديگرشان خيلی متفاوتند. شايد يک جواب هم اين باشد که در اين شکل دوستی خيلی در کار هم فضولی نميکنند. عرض شد در ساعت 10:16 AM  |  ........................................................................................ |