| ||
|
Monday, October 07, 2002
٭ ”من نمي دانم
كه چرا مي گويند : اسب حيوان نجيبي است ، كبوتر زيباست . و چرا در قفس هيچكسي كركس نيست گل شبدر چه كم از لاله قرمز دارد. چشم ها را بايد شست ، جور ديگر بايد ديد...” . . دوشنبه هفته پيش خانوم گل يه مطلبي نوشته بود كه با اين جمله شروع ميشد: به نظر شما يه آدم بد گل ميتونه به اندازه يه آدم خوشگل از زندگي لذت ببره ؟ متأ سفانه هر وقت اومدم نظرمو در اين مورد بنويسم ، يه اشكالي پيش اومد، ولي الان ديگه بايد اينو بنويسم: اولا” بگم كه در يه مورد كاملا” با ايشون موافقم و اون اينكه: ارزشها رو بر اساس زشتي و زيبايي آدم ها بنا نكنيم.ارزش ها رو بر اساس چيز هايي كه با تلاش قابل به دست آوردن هستن بنا كنيم. ولي من فكر ميكنم كه زشتي و زيبايي امور مطلقي نيستند و نميشه در مورد زشت يا زيبا بودن يك چيز حكم كلي صادر كرد. اينها همه بستگي داره به اينكه ما با چه ديدي به اشيا يا آدمها نگاه مي كنيم. ممكنه چيزي كه از نظر ديگران زشته، از نظر من خيلي هم زيبا باشه، يا برعكس ، ممكنه من در چيزي كه همه اونو زيبا ميخوانند، هيچ گونه زيبايي نبينم! و اصلا” بطور كلي من معتقدم كه هيچ چيز و هيچ كس مطلقا” زشت نيست. البته اين بستگي به تعريف ما از زشتي هم داره. اگه معيار زيبايي رو تناسب بدونيم، خوب بله، بعضي از آدمها اجزاي صورتشون متناسب تره و بعضي ها نه. ولي من تناسب رو معيار زيبايي نميدونم، من چيزي رو زيبا ميبينم كه در من احساس زيبايي رو القا كنه، يعني برام معني و مفهوم داشته باشه. بعنوان مثال ، همونطور كه ممكنه يه نقاش امپرسيونيست ، در چهره فردي كه هميشه در ناز و نعمت بوده و هيچوقت در زندگي رنج نكشيده، چيزي براي به تصوير در آوردن پيدا نكنه - چون هيچ خط معني داري در چهره چنين شخصي ايجاد نشده - و در مقابل ترجيح بده كه چهره كسي رو بكشه كه در نگاه و در خطوط صورتش معني موج ميزنه و زندگي جريان داره، من هم چهره اي رو زيبا مي بينم كه در پشتش اون زيبايي حقيقي رو ببينم. بعبارت ديگه من چيزي رو كه دوست دارم، زيبا هم ميبينم. و به قول سهراب: ” قشنگ يعني چه؟ - قشنگ يعني تعبير عاشقانه اشكال!...” بنفشه عرض شد در ساعت 12:36 PM  |  ........................................................................................ |