عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Tuesday, October 01, 2002

٭ 
ديروز يه گزارش ديدم از ” جشنواره بادبادكها ” كه در تپه هاي شهران برگزار شده بود. در همون نگاه اول چندين مشخصه شديدا” ايراني در اين برنامه نظرمو جلب كرد كه بايد حتما” در موردش مي نوشتم:
اولين مورد خود ” مسئول جشنواره ” بود كه ظاهرش اصلا” به يه مسئول جشنواره نميخورد! بابا آخه آدم از چنين شخصي انتظار داره كه حداقل يه لباس مرتب بپوشه و موهاشم يه شونه اي بكنه و بعدش هم بتونه يكي دو كلمه درست حسابي صحبت كنه.حالا از بقيه اش گذشتيم.
دومين مورد ”هدف جشنواره ” بود كه ديگه داد ميزد يه هدف ايرونيه! هدف اين بود: ” تجديد خاطره براي افراد مسني كه در بچگي بادبادك هوا مي كرده اند - همراه با فانوسهايي كه به آن مي بسته اند- و ايجاد خاطره براي بچه هاي امروز! ”. كه اين قسمت ايجاد خاطره اش ديگه خيلي جالب بود. فكر نمي كنم هيچ جاي دنيا جشنواره اي با اين اهداف برگزار بشه.
سومين مورد ” داور جشنواره ” بود كه فكر كنم يكي از اين جووناي بيكار توي كوچه خيابون بوده كه از اونجا رد ميشده يا مسئول جشنواره سر راهش توي خيابون بهش برخورد كرده و گفته آقا ما يه داور ميخوايم و... و ايشون هم شده داور جشنواره.
و مورد آخر كه بعنوان مورد برتر انتخابش كردم ، ”انتخاب مكان” بسيار مناسبي بود براي برگزاري اين جشنواره با شكوه كه خيلي دلم ميخواد بدونم انتخاب كي بوده! چون اين برنامه در فاصله اي نه چندان دور از كابل هاي برق فشار قوي اجرا شد و صندليهاي تماشا كنندگان را هم كم مونده بود كه دقيقا” زير كابلها بچينند! خلاصه احتمالش كم نبود كه شركت كنندگان در جشنواره بادبادكها خودشون هم مثل بادبادك برن هوا!
خلاصش اينكه بنظر من جايزه ويژه هيأ ت داوران - احتمالا” بادبادك طلايي - بايد اختصاص داده ميشد به نابغه اي كه مكان جشنواره رو انتخاب كرده بود!


بنفشه



........................................................................................

[Powered by Blogger]