| ||
|
Saturday, August 31, 2002
٭ همه حرفاتو قبول دارم .تمام اين مشكلاتي كه گفتي هست .صد برابر بدترش هم هست.مردم دردهايي دارند كه من و تو ازشون كاملا” بي خبريم.دردهايي كه مال قشر ما نيست.من اگه شعاري ميدم،از سر سيريه،درد رو يكي داره لمس ميكنه،يكي ديگس كه داره با درد زندگي ميكنه.ولي با تمام اين حرفها،حتي اگه همه قطع اميد كنند و بگن كه از دست ما كه كاري بر نمياد!، من يكي درحد توانم سعي خودم رو خواهم كرد كه قدمي هرچند كوچك براي وطنم بردارم.حتي اگر تلاشم بي فايده يا احمقانه بنظر بياد،هرگز نا اميد نخواهم شد. همين من ها هستند كه نيروي عظيم رو ميسازند.معلومه كه اگه من بگم از دست من كه كاري بر نمياد و نا اميد شم يا خودمو كنار بكشم، يا صرفنظر كنم، هيچ اتفاقي نخواهد افتاد!
” چه كسي ميخواهد من و تو ما نشويم؟ خانه اش ويران باد! من اگر ما نشوم،تنهايم تو اگر ما نشوي، خويشتني از كجا كه من و تو شور يكپارچگي را در شرق باز بر پا نكنيم؟! از كجا كه من و تو مشت رسوايان را وا نكنيم؟! من اگر برخيزم تو اگر برخيزي همه برمي خيزند! من اگر بنشينم تو اگر بنشيني چه كسي برخيزد؟ چه كسي با دشمن بستيزد؟ ... كوه بايد شد و ماند دشت بايد شد و خواند ... حرف را بايد زد! درد را بايد گفت! ... من اگر برخيزم تو اگر برخيزي همه بر ميخيزند! همه بر ميخيزند! همه بر ميخيزند!...” من اين خاك رو مي پرستم.من اين خاك رو دوست دارم. من بوي اين خاك رو ميشناسم.من متعلق به اين خاك هستم و در مقابل ارزشي كه وطنم برام داره، من و همه زندگيم هيچ هستيم.اين منم كه متعلق به ايرانم،نه ايران به من! ايرانمون رو نجات بديم! من هيچ باكي ندارم كه بهم بگن وطن پرست.آره!من وطن پرستم! افتخار ميكنم كه وطنم رو مي پرستم! هيچوقت هم تركش نخواهم كرد،حتي اگه جلوي نفس كشيدنم رو هم بخوان بگيرن! اگه آزادي ميخوام، همينجا ميمونم و آزادي رو سعي ميكنم همينجا به چنگ بيارم، اگه دنبال امنيتم، همينجا امنيت رو براي خودم ايجاد ميكنم، اگه دنبال احترامم ، كاري ميكنم كه همينجا برام احترام قائل باشند، همينجا حقوقم رو مي گيرم، اين حق منه كه در كشور خودم ، از حقوق طبيعي خودم بهره مند باشم. اين جا وطن منه! اگه اينجا نتونستم آزاد باشم، هر جاي دنيا هم كه برم، آزاد نخواهم بود! بنفشه عرض شد در ساعت 10:01 PM  |  ........................................................................................ |