| ||
|
Tuesday, July 23, 2002
٭ رنج آور است ظرفيت محدود كه مجبورم ميكند انتخاب كنم، و انتخاب كه مجبورم ميكند حذف كنم، و حذف كه مجبورم ميكند معيار بگذارم، و معيار كه مجبورم ميكند بيانديشم. انديشه ام زود خسته ميشود وقتي ميخواهد از مرزهاي ظرفيتم عبور كند، و خستگي اش جمود مرزها را آشكارتر ميكند، و جمودش مهر پايان ميزند بر انديشه اي كه سيال نيست. گرماي حضور تو را مي طلبد تا به جوش آيد و وقتي به جوش آمد و سيال شد در بينهايت وجود تو گم ميشود. به بينهايت تو كه رسيدم همه چيز را دارم و مجبور به انتخاب نيستم و براي اينكه انتخاب نكنم انتخابي ندارم جز اينكه تو را انتخاب كنم!!!
عرض شد در ساعت 12:25 PM  |  ........................................................................................ |