| ||
|
Monday, June 03, 2002
٭ اين رئيس اعظم ما تشريف بردن ماموريت ژاپن. (لازم نيست بگم که برای جام جهانی نرفته). آقای رئيس حدود 60 نفر پرسنل تو واحدش داره. از اين تعداد حدود 40، 45 نفرشون کارشناس هستن. همه هم از نظر سلسله مراتب سازمانی در يه سطح. اما از بين اين همه يه نفر سوگلی ايشونه. حساسيت تو جمع رو اين يه نفر زياده. مخصوصاً که همه فکر ميکنن هيچی حاليش نيست. خيلی حرفای اين يه نفر که برعکس همه اتاق جداگونه داره خيلی وقتا نقل محافل و سوژه خنده است. ضمن اين که يه سری مسئوليت هم به ايشون داده شده که بخاطرش مجبوره از بقيه کارشناسا اطلاعات جمع کنه. حالا امروز اين بدبخت اومده بود تو سالن که يه قسمتی از اين اطلاعات رو جمع کنه. همه شروع کردن که: "هاااااا، ببين ميخواد بگه اگه رئيس نيست من هستم. حساب کار خودتونو بکنين."
خدا نکنه عقل آدم از کار بيفته و همزمان از يک نفر خوشش بياد. هر کاری که ميکنه ديگه ميشه خوب. بر عکس اگر از يه نفر بدت بياد ديگه اصلاً انگار طرف هيچ نکته مثبتی نداره. ما نسبت به چند نفر اين احساس رو داريم؟ عرض شد در ساعت 9:24 PM  |  ........................................................................................ |