عرايض
صفحه اصلی | آرشيو | فرستادن نظرات | عکس

         عرض کنم خدمتتون که ...



Wednesday, May 08, 2002

٭ 
تمام امروز يک حس عجيبی در من بود. سرما از قلبم بيرون ميزد و در کل بدنم پخش ميشد. يک جور سرمای درونی. حالم مثل بچه محصلهايی بود که دلهرهء امتحان دارند. اين دلهرهء امتحان چيزيست که در تمام مدت دبيرستان و کنکور و دانشگاه آرزو ميکردم يک کمی داشته باشم. آن موقعها بی خيال بودم نسبت به نمره و امتحان و درس. به خاطر همين فکر ميکردم يک کم از آن دلهره را داشتن محرک خوبی است. امروز بعد از اين همه مدت آن احساس در من زنده شده بود. نميدانم چرا.



........................................................................................

[Powered by Blogger]