| ||
|
Friday, April 12, 2002
٭ شب جمعه، ساعت حدود 10.5 . چند بار به chat room گروه farsiblogging سرک کشيدم. اما فقط خودم هستم. وسوسه ميشوم که بروم و ليست اعضا را ببينم. ببينم که چه کسانی Online هستند. از روی خيلی اسامی ميگذرم. تا اينکه يکی از اسمها در من حس غريبی بوجود مي آورد. چند شب هست که در فکر ارسال Mail به او و يکی ديگر هستم. اما هر بار با ترديد منصرف شدم. هر روز دنبالش ميکنم و هر بار ....
هنوز در ترديدم. زمان ميگذرد. يک بار ديگر دکمهء F5 را فشار ميدهم تا ببينم رفته يا هنوز هست. بدون اينکه بدانم چه چيزی ميخواهم به او بگويم، قبل از اينکه بتوانم تصميمی بگيرم اولين پيغام من ارسال شده : سلام! و خيلی سريع جواب گرفته ام: سلام! ادامهء داستان اما لطف اوست و سردرگمی من که شايد او را هم به تعجب کشانده باشد. تعجب از اينکه کسی امده اما بيخبر از آنچه که بدنبالش ميگردد. امکان تماس را از طرف او يافته ام. اول آنرا به آينده واگذار ميکنم اما طاقتم کم شده. پس بلافاصله تماس ميگيرم و صدای گرمی جوابم را ميدهد. با پررويی از او هم طلب تماس ميکنم و .... لعنت بر اين زبان که حرف دل را منتقل نميکند! عرض شد در ساعت 12:48 PM  |  ........................................................................................ |